225-کار جهادی (1)

هو الشافی

 

مقدمه:

سعی کردم، روحیه جهادی رو از دانشگاه و کار فرهنگی هایی که قبلا داشتم به کارم هم انتقال بدم.

222- هفده روز بعد از اولین روز کاری

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ

 مَلِکِ النَّاسِ إِلَهِ النَّاسِ

 مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ

 الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ

 مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ 

اینجا یعنی در بیمارستان و درمانگاه  بعد از 17 روز کاری:

221-اولین روز کاری

بسم ربّ المجاهدین

فردا به امید خداوند رحمان اولین روز کاری من در بیمارستان هست، اما اولیای من چند مسئولیت بر عهده من گذاشتند:

امام خمینی(ره)

امام خامنه ای(حفظه الله)

آیت الله استاد صفائی حائری(عین صاد)

حجت الاسلام صادقی

214-دلم جهاد میخواهد (2)

از دلم جهاد میخواهد(1) یک ماهی نگذشت که به اردوی پزشکی دوم رفتم
شب کنار بچه ها، کارهای تدارکات رو انجام میدادیم  و صبح با گروه درمانی به مناطق می رفتیم 

برای ویزیت بیمار
نقطه مشترک این جهاد هم مثل قبل کم خوابی بود ، 3- 4 ساعت در شب 

10 روزی بود که در منطقه بودیم ، منطقه محروم در 100 کیلو متری شهر لردگان

از توابع استان چهارمحال و بختیاری

179-بلا (1)

یادم هست برای برادرم(الف شین) در پست 97 نوشتم بلا چیست؟

که:

بلا برای ظالم جهت ادب کردن اوست

 و برای مؤمن امتحان است 

و برای انبیاء درجه است 

و برای اولیاء الهی کرامت است.

مسؤولیت درختی است که زمینه‌اش شناخت‌ها و ریشه‌اش اعتقادها و بهارش بحران‌ها و حادثه‌ها و گرفتاری‌هاست.

162-قدم دوازدهم هجرت

توسل به حضرت زهرا (س)

برای:

اعتقاد قلبی پیدا کردن

به

فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین

برای برادر همیشه دوست داشتنی ام

خداحافظ عزیزتر از جانم

همیشه در کنارت هستم

حتی همان وقتی که کت شلوار آبی نفتی ات را می پوشی ...

حلالم کن

و برای دیگر برادرانم

حلالم کنید

یا زهرا  یا زهرا  یازهرا

پ.ن1: زیارت عاشورا و جامعه کبیره زیاد بخوان

پ.ن2: دعای ابوحمزه ثمالی را از استاد ، شرحش را بخوان تا مشکلت حل شود.

161-قدم یازدهم هجرت

راضی کردن پدر و مادر

بعد از توسل به حضرت زهرا(س)

بعد از سالروز تولد حضرت زهرا(س)

بعد از روز مادر

بعد از دیدار با مادر شهید ، مادر شهید منصوری ، مادربزرگ خوبم.

توسل به حضرت زهرا (س): برای اینکه پدر و مادرم جلوی پروازم را نگیرند.

لذت جهاد را کلیک کنید.

145-نتایج امتحانات+درس انتظار

نتایج امتحانات آمد.

وقتی اومدیم برای ثبت نام دانشگاه موبایل و خط نداشتم

اجباراً شماره همراه پدرم رو به آموزش دانشگاه دادم

فکرش رو کن:

نتیجه امتحانا هر ترم پیامک میشه برای پدرم.

درس انتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــظار:

هر هفته هم دوباری نمره های انتظارم به دست مولا می رسد.

الهی العفو

الهی العفو

الهی العفو

...

..

.

..

...

134- ولایت مداری (آخر) ...

حرکت ---> مسئولیت

کلکم راع و کلکم مسئول عن الرعیه(3)

وگرنه آن وقت یا ، ولی را یاری کردیم ، یا ولی را یاری نکردیم

و آن وقت همان وقت روز مباداست ، هر روز روز مباداست

هر روز می تواند روز ظهور امام زمان (عج) باشد و آن روز بستگی به این ولایت مداری ما دارد

هر وقت که تصمیم اجتماعی مبنی بر این شد که ما باید بفهمیم ، هر روز می تواند روز ظهور باشد

همان روز می شود روز ظهور

ولایت مداری یک نعمت است

انتظار یک نعمت است

اگر ولی را یاری کنی

اگر انتظار ظهورش را بکشی

نعمت حضور ولی را هم به تو می دهند

133- اتاق کثیف (آخر) ...

باطن کار (اتاق دوم) :

نتیجه:

شخصیت امام زمان (عج) آنقدر بالاست ، که فرقی نمی کند مذهبی باشی یا داش مشتی

همه و همه در مقابل این شخصیت بزرگ اظهار شرمندگی می کنند، 

و این شرمندگی ، و کثیف بودن جامعه وقتی فرهنگ باشد ، وقتی عادت یک اتاق باشد

یعنی در یک روز و یک ساعت و یک ثانیه ایجاد نشده

که بتوانیم آن را در یک روز و یک ساعت و یک ثانیه اصلاح کنیم

131- اتاق کثیف (3) ...

ظاهر کار (اتاق دوم) :

بعد 5 دقیقه نشستن در اتاق اول ، هماهنگی های لازم برای رفتن به اتاق دوم انجام شد . ..

اتاق اول : بچه مذهبی تر

اتاق دوم : بچه مذهبی  

با ورود به اتاق دوم سه نفر داخل اتاق بودند

اولی : با شلوارک

دومی : رکابی و شلوارک

سومی : رکابی و شلوار

130-اتاق کثیف (2) ...

باطن کار (اتاق دوم):

برای دوستم گفتم:

پشت پرده اتاق کثیف ، همان جامعه کثیف ماست

اتاق کثیف=جامعه ما

افراد در اتاق=منتظران ظهور

آشغال های اتاق =کارهای ما قبل از ظهور

129-اتاق کثیف (1) ...

ظاهر کار(اتاق اول):

دیشب بود که یکی از روحانیون اومدن خوابگاه

دو نفری همراه شدیم تا بریم دوتا اتاق به بچه ها سر بزنیم

نیم ساعت قبل از رفتن به اتاق اول پیامکی دادیم به یکی از بچه های اون اتاق که حاج آقا دارن میان

القضا رفیق ما 5 دقیقه قبل از رفتن ما به اتاقشون زنگ زد و گفت:

سلام من حموم بودم الان پیامکت رو خوندم

میشه نیاین اتاق ما ، من که بعد ازظهری گفتم بهت جریان چیه ...

128-ولایت مداری (2)

حرکت--->مسئولیت

کلکم راع و کلکم مسئول عن الرعیه (2)

127-ولایت مداری (1)

حرکت----> مسئولیت

کلکم راع و کلکم مسئول عن الرعیه