مادر باش و ببین
مادر ، زینب برایش زود است
مادر ، علی فرق می خواهد که تو باشی
مادر ، حسن زانو می خواهد که تو باشی
مادر ، حسین غم خوار می خواهد که تو باشی
مادر ، زینب چگونه همه تو باشد !!
مادر ، زینب ، چگونه فاطمه و فاطمه و فاطمه و ... باشد !!
....
زینب ، فاطمه و فاطمه و فاطمه و ...است.
گر آینه ی شهود صیقل بزنیم
یا فال براهینِ مدلّل بزنیم
بویی نبریم از تب عشق ، الا
آن روز که سر تا پا تاول بزنیم
(امید مهدی نژاد)
---------
ما از آینه هایِ رضا هم بگذشتیم
از یقین و شهود به کرار بگذشتیم
چون صحبت عشق آمد به وسط
این راضیة َ مّرضیه را بگذشتیم
جا نیست در این تازه خرابات برایمان ، بگذشتیم
از بی وفای تمحیصِ دل هامان به ناچار ، بگذشتیم
چون لاله به سر بریم هر روز ز جان ، تن را
باز هم از این شهدِ شهود رسیدن ، بگذشتیم
(عین کاف - 2 اسفند 94)
انس با قرآن<=========> انس با امام زمان (عج)
عدم انس با قرآن یعنی :
وهم امام زمان
امام زمان خیالی
صرف هدف مهدی دیداری
....
انس با قرآن یعنی :
مهدی باوری
مهدی یاوری
انتظار عملی
امشب سومین باریست که پایین آمدن اشک از گونه های زیبای برادرم را دیدم
و من هی اشکانش را پاک می کردم و می بوییدمش
نمی دانم خوشحال باشم یا ناراحت ...!!!
خوشحال از این جهت :
که راه را دارد درست می رود
ناراحت از این جهت :
چگونه دل کندن از برادرم است ، چند وقت دیگر می فهمد ...
پ.ن: برادر عزیزم در آن روز با صدای بلند مرا صدا خواهی زد ...
این اواخر دیگه حوصله نوشتن ندارم ،
هر چه لازم بود نوشتم ،
و امان از
نانوشته هایم
هر چه بود زود دارد تمام می شود
الهى رضاً برضاک،تسلیماً لأمرک، صبراً على قضائک، یا ربّ، لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین
پروردگارا من راضى به رضاى تو و تسلیم امر تو هستم. در مقابل قضاى تو صبر خواهم نمود. اى خدایى که جز تو معبودى نیست اى پناه بى پناهان
شهادت هم پارتی می خواهد ...
اول فکر میکنی باید کسی رو زمین یاری ات کند
بعد می فهمی پارتی ات باید حضرت زهرا (س) باشد ..
هجرت :
تویى که در برابر سوختن دست برادر و خواهر کوچکت آرام نیستى، چگونه مى توانى در برابر این همه آتش خانمانسوز، آرام باشى؟ و بر این همه جهل و فساد و تباهى و بر این همه درگیرى و جنگ و خون، از خانه تا جامعه و تا جهان معاصر، چشم باز نکنى و همّت نگذارى؟
نامه هاى بلوغ، ص175
زیارت حرم
و
وعده کردن : در راه ماندن ( پیوند مستمر )
و
عزاداری در گلزار شهدا
یا ایها الذین آمَنوا آمِنوا
آمنَوا: ایمان آوردید ---> خوب شوید.
آمِنوا: ایمان بیاورید --->خوب باشید ، خوب تر بشید ، بد نشوید.
و باید در این راه استقامت کرد در راه آمِنوا شدن و آمِنوا ماندن
که خدایا :
اهدانا صراط المستقیم
یعنی هدایت کن مرا به صراطی که در آن استقانت باشد.
ظاهر کار (اتاق دوم) :
بعد 5 دقیقه نشستن در اتاق اول ، هماهنگی های لازم برای رفتن به اتاق دوم انجام شد . ..
اتاق اول : بچه مذهبی تر
اتاق دوم : بچه مذهبی
با ورود به اتاق دوم سه نفر داخل اتاق بودند
اولی : با شلوارک
دومی : رکابی و شلوارک
سومی : رکابی و شلوار
باطن کار (اتاق دوم):
برای دوستم گفتم:
پشت پرده اتاق کثیف ، همان جامعه کثیف ماست
اتاق کثیف=جامعه ما
افراد در اتاق=منتظران ظهور
آشغال های اتاق =کارهای ما قبل از ظهور
ورود در کار تشکیلاتی اگر هدفش رشد نباشد باید حداقل در یکی یا همه این چهار گروه قرار گرفت:
گروه 1:
کسانی که دچار عادت هستند ، عادت کرده که عبادت کند عادت نکرده عبودیت کند
گروه 2:
کسانی که احساس و عاطفه شان دگیر است ، مثلا می گویی چگونه وارد تشکیلات شدی می گویند راهیان
گروه3:
کسانی که به مقبولیت نیاز دارند ، تا بگویند این آقا زیادی گردنش کلفت است ، نیاز و عقده قدرت
گروه4:
کسانی که دچار منفعت طلبی اند ، آمدند در تشکیلات تا سربازی شان کم شود ، کیک و ساندیسی ، اردویی ، ماشینی روندنی بیندازند، موتور سواری ای ، لباس رزمی ای ، منم منمی به راه بیندازند
شاید یک روز برگردی و ببینی چه شده ، سعی کن آن روز فردایت نباشد
