227-میدان جهاد اقتصادی در بیمارستان
البته قدرت اینکه آن طور کسی عمل بکند، ماها نداریم، کسی ندارد. به طوری که نقل کردند در یکی از چیزهایی که به بعض از عمال خودشان نوشتند، نوشتهاند که: «سر قلمها را نازک بگیرید، سطرها را نزدیک هم بنویسید، از چیزهایی که فایده ندارد، احتراز کنید». این یک دستوری هست برای همه؛ یعنی، دستوری هست برای کسانی که در بیت المال دست دارند. این طور حضرت امیر- سلام الله علیه- در وقت حکومتش دستور میدهد برای صرفهجویی.
اما داستان من:
در بخشی از بیمارستان 2 ماهی هست ناظر شدم
بودجه ای که ماه های قبل به این بخش اختصاص داده می شد:
2 ماه قبل از شروع کارم 180 میلیون
1 ماه قبل از شروع کارم 176 میلیون
12 بهمن که شروع کار من بود تا آخر ماه 170 میلیون شد.
اسفندماه که تمام راه و جاهای صرفه جویی رو فهمیدم:
147 میلیون شد.
فروردین ماه رو هم مطمئنم کمتر از این خواهد شد.
فقط کافیه دقت نظر رو در مدیریت کاری بالا برد، که بیت المال هدر نرود،
در مدت سختی های زیاد رو تحمل کردم،
چه از کتک خوردن و ناسزا شنیدن و ... میدان جهادی بود که باید هزینه داد و سختی کشید، که این مورد
رو از روز اول با خودم رو راست حل کرده بودم که کم نیارم
البته دروغ نگفته باشم: کار به جایی رسید که مجبور به استعفا شدم، ولی استعفام قبول نشد.
ولی همه اش از الطاف الهی بود، خدا جاهایی راه و جاه را نشانم داد، که 10 سال قبل از آن هم ندیده بودند.