53-جرئت
- سلام
-سلا اااااااام
-علی جون ما الآن کجاییم؟
-الان بر فراز قله ...
- کی رسیدیم؟
-خواب بودی ، فرصت دیدن این لحظه رو از دست دادی...
-چرا منو بیدار نکردی (به تو هم میگن رفیق)؟
- به خدا من خیلی سعی کردم حتی چند باری چشما تو باز کرده بودی ولی دوباره خوابیدی و وعده ی
10 دقیقه دیگه رو دادی...
(برادر و دوستم در حال گریه کردن است و هر چه من سعی در آرو م کردن اون رو دارم ، فایده ای نداره ....)
و اما:
اگر فرصتى و حالى و توجهى بود به کمبودها و کسرىهاى خودمان، دوستان و معاشرینى که با هم بودهایم و گلههایى که از یکدیگر داریم فکر کنیم.
اگر من به شما بدى کردهام، شما براى من دعا کن و اگر شما هم از بدى من رنجیده شدى، براى خودت دعا کن؛ چرا که هر دو ضعیف بودهایم.
اگر من به تو بدى کردهام و تو هم از بدى من صدمهاى خوردهاى، براى هر دوى ما باید دعا بشود.
اگر دلهاى ما نسبت به یکدیگر کینه داشته و حقوق یکدیگر را ادا نکردهایم و اگر محبتى به یکدیگر نداشتهایم و در غیاب و پشت سر یکدیگر به یاد هم نبودهایم.
اگر برادرمان را نمىدیدیم، فراموشش مىکردیم و وقتى هم که مىدیدیم، آن مقدار که نشان مىدادهایم نبودهایم.
و اگر در دلمان چیزهایى بوده است؛ خستگىهایى، کدورتهایى و ...
ما خیلى گناه داریم، بیاییم این جنسهاى کثیف و بنجل را که هیچ کس هم مشترى آن نیست، همه را دور بریزیم.
شیطان هم از ما برائت مىجوید. در آن آیه آمده است:
«کَمَثَلِ الشَّیْطانِ اذْ قَالَ لِلْإِنْسانِ اکْفُرْ»
شیطان به آدم مىگوید:
کافر بشو. «فَلَمَّا کَفَرَ قَالَ إِنِّى بَرِىءٌ مِنْکَ»
وقتى هم که آدمها کافر مىشوند،
شیطان از آنها برائت مىجوید و مىگوید:
«إِنِّى أَخَافُ اللَّهَ»
من از خدا مىترسم.