وقتی میرسی به جماعتی که قبلا فکر میکردی
در این جماعت عنادی ست نسبت به حق
ولی وقتی 3 روز با آن ها همسفره می شوی می فهمی
زندگی آنها مصداق لعب و لهو است نه عناد و دشمنی ظاهری
...
آن وقت به خودت برمیگردی و می بینی برای این دست جماعت برنامه نداری
دیوانه می شوی به خدا
...
مورد ها :
اولی : فقط خنده رو ، بذله گو ، خوش گذران ...
وضعیت من : تیپ من اصلا به او اجازه نمی داد که با من ارتباط بگیرد
...
دومی : از بیست و چهار ساعت نزدیک 12 ساعت در شبکه های اجتماعی بود ، با هم کلاسی ها حرف میزد در مورد چیزهایی که نمی دانست،
و همکلاسی ها که او را به بازی گرفتند ، ولی او نمیفهمید ...
وضعیت من : موبایلم ساده ، نمیشد ارتباط گرفت.
...
- ۴ نظر
- ۲۱ آذر ۹۴ ، ۱۳:۱۴
- ۳۵۵ نمایش