شهید محسن حججی یکی از فعالان فرهنگی کشور بود و مجاهدانه در اردوهای سازندگی، برای خدمت به مناطق محروم شرکت می‌کرد؛ فیلمی از صحبت‌های شهید حججی در فضای مجازی منتشر شد که او از درس هایی که در اردوی جهادی گرفته است می‌گوید.
سردار شعبان نصیری یکی از مستشاران زبده نظامی ایران در عراق بود که در روز جمعه 5 خرداد ماه 96 مصادف با شب اول ماه مبارک رمضان در عملیات آزادسازی غرب موصل توسط تروریست‌ها تکفیری به شهادت رسید. شعبان نصیری از اهالی شهرستان کرج در استان البرز پس از نزدیک به 38 سال مجاهدت و جهاد در میادین جبهه‌ای جنگ تحمیلی و عرصه دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در عراق سرانجام به یاران شهیدش پیوست. او از جانبازان 8 سال دفاع مقدس هم بود و به‌تازگی نیز در دفاع از حرم اهل بیت(ع) دچار مجروحیت شده بود که پس از اندکی مداوا مجددا وارد عراق شد در دفاع از حریم امامان معصوم(ع) در عراق به شهادت رسید. از وی دو فرزند پسر و یک دختر به یادگار مانده است.
-----------------------------
فلسفه جهاد:
ارزش جهاد به اندازه شهادت و حضور و بینشى
است که در تو شکل مىگیرد واین است که باید شهید شد و جهاد کرد. نه آنکه جهاد کنى تا
به شهادت برسى. شهادت پیش از جهاد و زمینه جهاد است و به اندازه عبورى که از این سرزمین
حضور و بصیرت دارى، بهره و فضیلت خواهى داشت.1
دوست داشتم صبح شنه که نتیجه معلوم میشه
این مطلب رو بعد از چندماه کار سخت بنویسم ولی الان می نویسم که فرقی نداره شنبه نتیجه انتخابات چی میشه
چه آیت الله رئیسی پیروز بشن چه دکتر روحانی
اما بعد:
این روزها، روزهاى فاطمه (س) و این شبها، شب‌هاى على (ع) است.
بارها با خودم مى گویم:
«یک لحظه و این همه ارزش؟! نُه سال و این همه استمرار؟!»
همین لحظه از همین بلندگوهاى دور و خسته مىشنوم:
«فَاطِمَةُ امُّ ابِیهَا»
ارزش جهاد به اندازه شهادت و حضور و بینشى است که در تو شکل مىگیرد واین است که باید شهید شد و جهاد کرد. نه آنکه جهاد کنى تا به شهادت برسى. شهادت پیش از جهاد و زمینه جهاد است و به اندازه عبورى که از این سرزمین حضور و بصیرت دارى، بهره و فضیلت خواهى داشت.
(کتاب قیام،ص: 28 استاد صفایی حائری)
چله نشینی(زیارت عاشورا با صد لعن و صلوات) هم کرده باشی خبر را روز آخر می دهند،
38 روز نگذشته بود که خبر را آوردند
و من با چه شوقی
دست به دامان پدر و مادر برای رهایی از بند دنیا شدم
عجز و ناله و التماس را تمام کرده بودم
جواب:
نه
شهادت برای ما یک معشوق است ....
شهید بهشتی
----
بلاگ
einshin.blog.ir
به
همان صراط
einkaf.blog.ir
بازگشت
ای کاش آب عمو نمی گرفت
ای کاش عباس برای آب نمی رفت تا رقیه از کاروان اسرا هی جا نماند
ای کاش عباس برای آب نمی رفت تا کسی به عمه جان چپ نگاه نکند
ترم پیش بود ، به یکی از دوستان گفتم اگه با فلانی ها اتاق بگیری به صلاح نیست
ترم پیش از درسا عقب افتاد ولی این پیوند مستمر رو حفظ کردم
امروز اومد گفت و گفت و پشیمون شد
...
وقتی حرف زدن برات میشه عادت و دیگه چیزی برا گفتن نداری
اولین چیزی که به ذهنت میرسه اینه که باید طرف مقابل رو رها کنی و بزاری بری ، به خاطر رنجیدن ازش
و بگی:
من قائل به عملم نه به نتیجه
و این سوءاستفاده از این جمله س
چون:
تو چیزی نداشتی به طرف مقابلت بدی ، و این پیوند رو رها کردی و از خودت چیزی نداشتی
به قول استاد:
نمی دونم با این اوضاع باید به تناسخ تاریخی ، یا همون تاریخ تطبیقی باید روی اورد وصیت نامه شهید محمد جهان آرا رو بخونید می فهمید:
از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم. «ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین».
در میان شهدای مظلوم خان طومان، نام شهدای مفقودالاثری به جا مانده است که هنوز اثری از پیکرهای مطهرشان پیدا نشده است. یکی از این شهدای مفقودالاثر، حجت الاسلام شهید مجید سلمانیان است.
صحنه 1 _ مولای یا مولای انت الجواد و انا البخیل و هل یرحم البخیل الا الجواد
صحنه 2 _ نمی دانم از کجایش شروع کنم ، از روزی که دلم می خواست مشهد دانشگاه قبول شوم و هر اذان مغرب مسجد گوهرشاد باشم و نماز اول وقتم به نماز امام زمان(عج) وصل شود، و بعد به دیدار حضرت زینب (س) بروم و نوکرش شوم، و داغی که بر دلم هنوز مانده، هر روز مرا به عقب و جلو می برد ، مردم پای توفیق می گذارند ، ولی من پای گناهانم .( الهی العفو *n )
صحنه 3_ باز هم آیه لا یمسه الا المطهرون یادم می آید ، نقل قولی از آیت الله شوشتری در دیدار با حضرت آقا ، در زینبیه برایم گفت ، سال 93 اعتکاف بود آنجا ، میگفتند(آیت الله شوشتری): وقتی دیدار آقا رفته بودند، نگهبان بیت گفت آقا امشب نمی آید برای نماز ، آیت الله شوشتری گفتند: توسلی کردم و نگهبان گفتند آقا می آیند ، همین که آقا داشت از پله ها پایین می آمد ، آیه لا یمسه الا المطهرون یادشان آمد.
