152-قدم پنجم هجرت
جمعه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۵۶ ب.ظ
امشب سومین باریست که پایین آمدن اشک از گونه های زیبای برادرم را دیدم
و من هی اشکانش را پاک می کردم و می بوییدمش
نمی دانم خوشحال باشم یا ناراحت ...!!!
خوشحال از این جهت :
که راه را دارد درست می رود
ناراحت از این جهت :
چگونه دل کندن از برادرم است ، چند وقت دیگر می فهمد ...
پ.ن: برادر عزیزم در آن روز با صدای بلند مرا صدا خواهی زد ...