92-شکستن وجود...
سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۲۰ ق.ظ
خدایا من دیگر از شکستن هایم ترسی ندارم
و امروز دستم شکست ...
این بدن امانت توست در دست من
و هر کاری با آن انجام دهی ، برای من حقی نیست
من باید با سرمایه های موجودم سود ببرم
با دست شکسته
با پای زخمی
با گردن درد
و من باید نسبت سرمایه به سودم را بالا ببرم
دستم مال توست
گردنم مال توست
پایم مال توست
شکستن های اینها برای من تکراری شده
من در انتظار شکستن وجودم هستم
آن را بر من ارزانی دار ...
بگذار شکسته بشوم تا تو را درک کنم
ای عزیز کامل
می دانم تا رسیدن به تو راه زیاد است ولی هر چه دارم را باید جمع کنم
به قول حضرت مولا علی(ع):
الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِیقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظِیمِ الْمَوْرِد
آه از کمی توشه و زیادی راه و دوری سفر و بزرگی قیامت
مرا برسان به خودت
به حق یا من ارجوه لکل خیر
....