26- شروع ترم
اندک اندک جمع مستان می رسد
شاید اعتراف خوبی باشد که داخل این سه ترم که گذشته
فهمیدم برای خدا دانشگاه نرفتم
نمی دانم شاید نشود در دانشگاه برای خدا درس خواند
شاید در دانشگاه اصلا خدا وجود نداشته باشد و همان عده ای که ادعا میکنند فقط ادعا می کنند
که برای خدا ادامه می دهند
دلم از دانشگاه سیر شده دیگر...
از دانشکده هایش از خیابان هایش از خوابگاه از مسجدش
من مال این دانشگاه نبودم
بهتر بگویم مال دانشگاه نبودم ، اوضاع من خراب تر از دانشگاه است
که دانشگاه بخواهد به دادم برسد
سخن از هجرت
بعد از این سه ترم کمی دیر است
ولی ماهی را ...
فردا رسما از ساعت 8 دانشگاه باز می شود
ولی ای کاش از فردا من خدا را در دانشگاه ببینم تا لااقل پای حرفش بنشینم...
خدا کجای دانشگاه مایی؟
نه در مسجدش دیدمت!
نه در تالارهایش!
و نه در جمع مدعا هایش!
این ترم حسابی دنبالت میگردم یا من ارجوه لکل خیر
با کسی هم شوخی ندارم
.
.