203-به رسم مادر
این روزها، روزهاى فاطمه (س) و این شبها، شبهاى على (ع) است.
بارها با خودم مى گویم:
«یک لحظه و این همه ارزش؟! نُه سال و این همه استمرار؟!»
همین لحظه از همین بلندگوهاى دور و خسته مىشنوم:
«فَاطِمَةُ امُّ ابِیهَا»
و در جواب فرشتهها در مورد اصحاب کساء مىشنوم:
«هُمْ فَاطِمَةُ وَ ابِیهَا وَ بَعْلُهَا وَ بَنِیهَا»
رسالت و ولایت و امامت را فاطمه رابط است و پیوند.
اگر بیشتر گوش بدهیم مىتوانیم صداى حزن آلود على (ع) را از مدینه رسول بشنویم که با چشم اشک و نواى غربت مىگوید:
«امَّا حُزْنِى فَسَرْمَدٌ وَ امَّا لَیْلِى فَمُسَهَّدٌ»
راستى این فاطمه (س) در کجا ایستاده که على (ع) این گونه از او مىگوید؟
این چه انس عمیقى است که این گونه حزن سرمد مىآورد؟
این چه خورشید در خاک نشستهاى است که این گونه شام دیجور به دنبال مىکشد؟
روزهاى فاطمه(س)، ص۱۳ (استاد علی صفایی حائری)