158-قدم هشتم هجرت
پنجشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۲۱ ب.ظ
دیشب خوابی دیده بودم
...
چند وقتی هس که قصد هجرت دارم
سر یک اتفاق این عصر پنج شنبه بود که به یاد آوردم چه خواب دیدم
خواب:
101 بودیم ، چند شهید تازه تفحص شده آوردند ، از کل بدنش یک دست باقی مانده بود
هق هق می زدم در خواب و از خواب پریدم
من که دعا کردم ازم چیزی نمونه ، خودش بهتر میدونه
...
قصد هجرت داریم
زینبی شدن
عباسی شهید شدن
حسینی ماندن
پ.ن: قدم هایم فکر کنم ، کم کم دارند می رسند ، نشانه ها دارند جمع می شوند.
ان شاء الله
تک تک لحظه هاتون وقف حضرت زینب..س
و منور به برکات حضرت زهرا..س